پايگاه خبري تحليلي شوش نیوز

تهیه و تنظیم ـ عباس کرم الهی

عکس ـ علی مهدیانی

ساعت 20:35 یکشنبه 12 اسفند ماه 1397 به همت مجمع اهل بیت و با همکاری بنیاد شهید و امور ایثارگران و مدیریت ایثارگران تیپ حضرت مهدی(عج)نزسا ـ صد و بیست و هشتمین آیین شهد صلوات در منزل « شهید عارف حجازی راد» برگزار شد .

به گزارش شوش نیوز ، سرهنگ پاسدار بازنشسته علی ظهیری فرمانده سابق سپاه ناحیه ی شهرستان شوش ؛ ضمن قدردانی از جوانان متدین و با ایمان مجمع اهل که هر هفته با دست خالی و هیچ گونه چشم داشتی علی رغم همه ی مشکلاتی که برای آنها رخ می دهد جلسات  شهد صلوات را برگزار می کنند ؛ گفت : جا دارد از رئیس و پرسنل بنیاد شهید و امور ایثارگران که در کنار این جوانان با ایمان حضور دارند قدردانی خود را اعلام کنم و در آغاز می خواهم به فرازی از بیانات مقام معظم رهبری اشاره کنم که می فرماید : « زنده نگه داشتن یا و خاطره ی شهدا کمتر از شهادت نیست » در ادامه جا دارد از« مسئولین ، روحانیت و اساتید دانشگاه » که به عنوان سخنران از آنها دعوت می شود نیز به نوبه ی خودم تشکر و قدردانی  داشته باشم .

وی در ادامه به اظهار گله مندی از رزمندگان پرداخت و خاطر نشان نمود : گله می کنم از « رزمندگان هشت سال دفاع مقدس ؛ آزادگان ، جانبازان و مدافعین حرم » با توجه به این که از آنها دعوت به عمل می آید نه این که بی توجه هستند اما شکسته نفسی می کنند و حضور در این جلسات را نمی پذیرند که به عنوان سخنران در این مراسم ما را بهره مند نمایند ؛ الان من چرا باید برای هشتمین بار سخنران این آیین باشم ؟ لذا توقع دارم دوستان کمک کنند ؛ همین عزیزان « سرهنگ مزرعه ، سرهنگ علی احمدی ، حاج حمید عرب و .... » اگر ده بار هم برای انتقال گفته و خاطرات خود سخنرانی داشته باشند باز کم است و اگر این کار محقق شود به جلسه جذابیت می دهد .

سرهنگ ظهیری در تکمیل سخنان خود خاطر نشان نمود : شاید این سخنرانان اصلا نامی از شهید و یا خاطرات هشت سال دفاع مقدس چیزی نگویند  ، در چنین شرایط مقصر نیستند شاید اطلاعات کافی را نداشته باشند ، لذا اگر از این عزیزان دعوت شد حتما همکاری کنند ؛ خداوند را شاکرم که خداوند به من برای هشتمین بار  فرصتی به وجود آمده و از این بابت باید   شاکر باشم .

روایتگر هشت سال دفاع مقدس در ادامه به بخشی ازخاطرات خود از عملیات خیبر اشاره کرد و تصریح نمود :  همه می دانیم انقلاب که پیروز شد ؛ توطئه های دشمن یکی پس از دیگری آغاز شد «  تحریک قومیت ها ، تجزیه طلبی استان ها  ؛ کودتا ، حمله به طبس ، ترورها و ... » هیچکدام نتوانست کاری  پیش ببرند ؛ لذا جنگ هشت ساله را بر ما تحمیل کردند ؛ 31 شهریور1359 از « زمین ، هوا ودریا » به مملکت ما حمله کردند .وضعیت نیروهای مسلح ما در آن روزها تعریفی نداشت ؛ بنی صدر  فرمانده کل قوا بود ؛ هفت ماه قبل از جنگ امام خمینی(ره) بنی صدر را  به عنوان فرماندهی کل قوا منصوب کرد و درز این مدت هیچ کاری برای سازماندهی نیروهای مسلح  انجام نداد .چهار تا عملیات انجام داد که هر چهار عملیات با شکست مواجه شد و به همین دلیل امام راحل بنی صدر را از فرماندهی کل قوا عزل نمود و بعد از معرفی شهید صیاد شیرازی به عنوان فرمانده نیروی زمینی ارتش و معرفی محسن رضایی به عنوان فرماندهی کل سپاه پاسداران اوضاع جنگ تغییر کرد .

علی ظهیری  در ادامه یادآور شد : عملیات های بزرگ ما از جمله « عملیات ثامن الائمه ـ عملیات طریق القدس ـ  عملیات فتح المبین و عملیات بیت المقدس » یکی پس از دیگری باعث گردید که سرزمین های اشغالی از دست بعثیون عراقی آزاد شوند ؛ بعد از عملیات بیت المقدس که منجر به آزادسازی خرمشهر شد با تغییراتی صورت گرفت ؛ دنیا که آمده بود انقلاب ما را ساقط نماید بعد از این عملیات با مشکل مواجه شد و در نتیجه دیگر چشم داشتی به خاک مقدس جمهوری اسلامی نداشتند و فقط به دنبال حفظ کردن صدا به عنوان یک مهره بودند .در حالی که دشمنان عزم خود را جزم کرده بودند که با تحمیل کردن جنگ انقلاب نوپای ما را سرنگون کنند اما فقط به فکر بقاء صدام و بعثیون در کشور عراق بودند.

این راوی هشت سال دفاع مقدس در محور عملیاتی فتح المبین در ادامه به پی بردن دشمن از نحوه تاکتیک و تکنیک رزمندگان اسلام اشاره کرد و گفت : دشمن متوسل شد به احداث موانع  از جمله « حفر کانال های عمیق ، توسعه ی میدان های میدان ، سیم های حلقوی خاردار ؛ تله های انفجاری و.... »  تا به این روش بتوانند حرکت رو به جلوی رزمندگان اسلام را بگیرندو باید اعتراف کنم که در این کار موفق شدند .

وی افزود : شما به عملیات رمضان نگاه کنید و یا عملیات والفجر مقدماتی و عملیات های «خیبر و بدر »را نگاه کنید ؛ این یک واقعیت است که ما در این عملیات ها شاید 20 تا 30 درصد هم موفقیت نداشتیم آن هم به خاطر وجود همین موانع بوده است و این دوران را در تاریخ جنگ به عنوان  « عدم الفتح» نام برده اند .البته ما بعد از این عدم الفتح ها عملیات های پیروزمندانه ی دیگری از جمله عملیات والفجر 8 را داشتیم که منجر به گرفتن بندر فاو عراق هم شد و یا عملیات های « کربلای 5 ـ کربلای 10 در استان سلیمانیه ی عراق و....» چون ما قصد داریم از عملیات خیبر صحبت کنیم ؛ همین عملیاتی که عارف حجازی راد در آن تاریخ 8 اسفند ماه 1362 در شرق دجله به شهادت رسید می پردازم .

سرهنگ پاسدار علی ظهیری در این خصوص اظهار نمود : وقتی این عملیات آغاز شد و هر جایی که راه های خشکی بوده است برای ایران مشکل ساز نبود و عملیات هایی نظیر « خیبر ـ بدر و رمضان » برای رسیدن به بصره ی عراق بود .در نتیجه نیروهای عراقی وقتی که دیدن از راه های خشکی نمی توانند جلوی پیشروی ایران را بگیرند ؛ هورالعظیم یا به عبارتی جزایر مجنون توجه فرماندهان را جلب نمود که عملیاتی را تدارک ببینند ؛ طول این هور از بین 90 تا 150 کیلومتر و به عرض 40 کیلومتر وسعت داشت ؛ تنها جایی بوده که عراق اصلا احتمال نمی داد که ایران از راه هور به عراق حمله کند ، آن هم در مقابل استان های سلیمانیه و بصره . ایران «قرارگاه نصرت» را به فرماندهی سرلشکر شهید علی هاشمی در هور فعال نمود ؛ یک سال روی همین هور با دقت کاملا و با رعایت تمام مسائل اطلاعاتی و عملیاتی مطالعه و برنامه ریزی شد ؛ حتی سرلشکر محسن رضایی را نمی گذاشتند با لباس سپاه وارد این هور شود ؛ معمولا با یک وانت و لباس بومیان منطقه وارد می شد که کسی متوجه حرکاتی در این منطقه نشود ، هدف از این مطالعات و برنامه ریزی ها این بود که نیروهای خودی بتوانند به جاده العماره ـ بصره برسند تا عملیات اصلی برای فتح بصره آغاز شود .

وی افزود : اگر بصره فتح می شد یقینا سرنوشت جنگ کاملا مشخص می شد ؛ محسن رضایی در مورد استراتژی جنگ می گوید « سال اول جنگ قصد داشتیم با شیوه ی دشمن حمله کنیم یعنی به شکل کاملا کلاسیک و استفاده از برادران ارتشی و آن هم در روز ولی به این روش توان مقابله با دشمنی که تا دندان مسلح است را نداشتیم » لذا عملیات های ما یکی پس از دیگری شکست می خوردند ؛ محسن رضایی در ادامه می گوید :« سال دوم و سال سوم جنگ روش جدیدی را به کار گرفتیم که دشمن اصلا فکرش را نمی کرد و آن هم  عملیات ها در شب بود و معمولا استفاده از نیروی انسانی و خط دشمن را شکستن و به پشت دشمن رسیدن بود . » همین عملیات هایی که به آنها اشاره کردم و این عملیات ها به صورت صد درصد پیروزی و ظفر را در برداشت .

سرهنگ پاسدار ظهیری در ادامه یادآور شد : سال چهارم جنگ دشمن شیوه  ی آفندی ما را فهمیده بود در نتیجه روی جنگ مطالعه کرد و با به کارگیری تمام سلاح هایی که داشت خصوصا بمب شیمیایی و استفاده از نیروهای پیاده جنگ را پیش برد و موفق شد ؛ همین عملیات هایی که به صورت عدم الفتح به آنها اشاره کردم . در سال چهارم وارد «هور » شدیم و قصد داشتیم که سریع به عقبه ی دشمن برسیم ؛ جنگ در مناطق باطلاقی به ما فرصتی داد تا ابتکار عمل را به دست بگیریم ؛ این از بیانات محسن رضایی بود که به عرض شما رساندم .

وی افزود : حال چرا عملیات خیبر صورت گرفت ؟ و چرا هور را انتخاب نمودند ؟ یکی از دلایل این بود که اصلا تا آن موقع عملیاتی صورت نگرفته بود ؛ دلیل دوم این است که دشمن اصلا تصور نمی کرد که ایران در این منطقه عملیاتی داشته باشد و در نتیجه یک عملیات کاملا غافلگیرانه برای دشمن بود ؛ چون عراق بر همین تصورات نیروهای عادی خود را در هور آرایش داده بود و در کل نمی توانست نیروهای زرهی خود را وارد عمل نماید .و بر همین اساس  روی این عملیات یک سال مطالعه و برنامه ریزی شده بود . قصد این بود که از دو جناح یعنی « پاسگاه زید و طلائیه  و یکی هم  هورالعظیم» حمله آغاز شود .

روایتگر هشت سال دفاع مقدس در تکمیل سخنان در مورد عملیات خیبر گفت : نیروهای ما در محور هورالعظیم موفق شروع کردند و تا جاده ی بصره ـ العماره پیش رفتند ؛ حتی جاده را گرفته و بر آن اشراف کامل داشتند ما در این عملیات پشت دجله  همراه با نیروهای گردان 5 ابوالفضل از تیپ 15 امام حسن مجتبی(ع) به فرماندهی سردار شهید صفر احمدی حضور داشتیم و از همین گردان تعدادی از بچه ها تا جاده جلو رفتند ؛ ولی در محور پاسگاه زید و طلائیه ؛ فرماندهان لشکرها و تیپ های سپاه و ارتش  هر کاری کردند نتوانستد موفقیتی داشته باشند و دلیل عدم موفقیت عملیات خیبر همین پاسگاه زید بود ؛ چون اگر از این محور ما می توانستیم پیشروی داشته باشیم عملیات به صورت صد درصد باموفقیت  به پایان می رسید و به اهداف نهایی یعنی « انهدام نیروهای سپاه سوم عراق، تأمین جزایر مجنون شمالی و جنوبی، ادامه ی تک از جزایر و محور طلائیه به سمت نشوه و الحاق به نیروهایی که از محور زید به دشمن حمله می کردند ، می رسیدیم .» در نظر بود که خشکی شرق دجله از طریق هور فتح شود تا دشمن نتواند از سمت شمال سپاه سوم را تقویت کند.

ظهیری در ادامه تصریح نمود : شاید شدیدترین نبرد در طول هشت سال دفاع مقدس در عملیات خیبر صورت گرفته است و ما در همین عملیات  بود که « محمدابراهیم همت فرمانده لشکر۲۷محمدرسول الله(ص) ، حمید باکری جانشین فرمانده لشکر۳۱عاشورا به شهادت رسیدند . حسین خرازی فرمانده لشکر۱۴امام حسین(ع) نیز یک دست خود را از دست داد.» شهید میثمی نماینده شهید محلاتی نماینده ی ولی فقیه در سپاه پاسداران  که در قرارگاه عملیاتی خاتم النبیا(ص) حضور داشته است می گوید « هر کس در منطقه ی پاسگاه زید و طلائیه حضور داشته است و مقاومت  کرده اگر کربلا وجود داشت مقاومت می کرد » یعنی عملیات خیبر را با واقعه ی کربلا مقایسه نموده است .

وی در ادامه خاطر نشان نمود : امام خمینی(ره) چون می دانست اگر دشمن جزایر مجنون را در اختیار بگیرد می تواند تمام عملیات های ما را شکست دهد و تمام مناطقی را که از عراق فتح کرده بودیم را باز پس می گرفت ، بعد از پیام امام و حضور مرحوم هاشمی رفسنجانی که آن موقع جانشین فرماندهی کل قوا بود ؛ برخی از فرماندهان عالی رتبه ی جنگ اسلحه ی کلاشینکف دست گرفته بودند و در خط مقدم  در کنار سایر نیروها با دشمن می جنگیدند . محسن رضایی بعد از پیام حضرت امام خمینی(ره) گفته بود از جزایر مجنون بیرون نمی رویم حتی اگر قرار باشد سازمان رزم سپاه کلا از بین رود .وقتی محسن رضایی این را به فرماندهان اعلام کرد ، همه ی فرماندهان گوش به فرمان از امام راحل و فرمانده ی کل سپاه تبعیت کردند از 16 سفند تا 20 اسفند عراق هر چه در توان داشت وارد کارزار نمود از هواپیما و بال گرد گرفته ، تا تانک و توپ و حتی بمب شیمیایی  ، وجب به وجب جزایر مجنون رو مورد شلیک انواع گلوله و بمب قرار داد و در نتیجه محور پاسگاه زید و طلائیه کلا از عملیات حذف شد و ما تمام توان خود را جزایر مجنون به کار گرفتیم ؛ عراق هم وقتی که دید ما از محور پاسگاه زید و طلائیه صرف نظر کرده ایم تمام قوای خود را در جزایر مجنون جمع آوری نمود یعنی یک وجب زمین پیدا نمی شد گلوله ای به آن اصابت نکرده باشد ، بر اساس شنیده ها می گویند همین جزایر مجنون به صورت مصنوعی ساخته شده است و توسط راه و ترابری کشور عراق توسط فرانسوی ها ساخته شده است و با یک پل به همدیگر وصل کرده اند ، چون این جزایر مناطق نفت خیز بودند 200 کیلومتر مربع و میلیاردها بشکه ی نفت در این جزایر وجود داشت ؛ 72 ساعت جنگ  بدون وقفه با تمام توان عراق متمرکز شده بود روی همین جزایر که آنها را از ما پس بگیرد و همین مقاومت فرماندهان ما باعث شد حرف امام خمینی(ره) زمین نماند و عراق نتواند جزایر مجنون را از ما پس بگیرد .

سرهنگ پاسدار علی ظهیری در بخش پایانی سخنان خود در مورد عملیات خیبر به حضور 36 نفر از رزمندگان شوشی اشاره کرد و خاطر نشان نمود : 36 نفر از نیروهای شوشی در این عملیات به شهادت رسیدند ، از تیپ امام حسن مجتبی(ع) «  بهروزی فرمانده ی تیپ ـ عبدالعلی بهروزی جانشین فرماندهی تیپ ـ سردار صفر احمدی فرمانده گردان و برخی دیگر از فرماندهان گردان ها شهید شدند و همانطور که قبلا اشاره کردم دو نفر از سرداران ارزشمند هم در این عملیات شربت شهادت را نوشیدند و علاوه بر آن 36 رزمنده ی شوشی که یکی از آنها همین عارف حجازی راد است به درجه ی رفیع شهادت نائل گردیدند .بعد از 50 روز عملیات خیبر تثبیت شد و جزایر بعد از 50 روز نبرد حفظ شدند .

سرهنگ پاسدار بعد از 27 دقیقه سحنرانی و روایتگری در مورد عملیات خیبر  به شهید عارف حجازی راد اشاره کرد و گفت : شهید عارف حجازی راد فرزند هافری در تاریخ 1 مردادماه 1345 در روستای بنه ی خلف( شهر حر امروزی)  از توابع شهرستان شوش  در خانواده ای مذهبی و متدین  دیده به جهان گشود یعنی در عملیات خیبر یه 17 ساله بوده است و به جرأت می گویم در آن زمان شاید بالای 50 درصد از نیروهای پاسدار ما از همین شهر حر بوده اند از آیت الله دکتر محسن حیدری گرفته تا برادرش شهید عبدالعلی حیدری آل کثیر تا جناب سرهنگ پاسدار فیصل حجازی تا مرحوم حمزه ی صنوبر و قادر آل کثیر و تعدادی دیگر که نامشان  را فراموش کرده ام ؛ شهر حر هم شهید داده هم اسیر داده و هم جانبازان ارزشمندی دارد از جوان 17 ساله ای نظیر شهید عارف حجازی راد تا پیرمردی 80 ساله شهید صدام آل کثیر ؛ شهیدی که وقتی به اسارت درآمد و به او گفتند اسم شما چیست؟ گفته بود «صدام»تا توانسته بودند ایشان را زیر ضربات مشت و لگد قرار دادند تا جایی که از هوش رفته بود و وقتی هم که به هوش آمد باز از او پرسیدند اسمت چیست؟ باز گفته بود «صدام» و باز او را زدند ؛ گفته بود چرا مرا می زنید؟ گفته بودند چرا به رهبر و فرمانده ی ما توهین می کنی ؟ گفته بود وقتی اسمم صدام است اصلا صدام شما متولد چه سالی است؟ من از صدام شما بزرگتر هستم پس صدام شما اسم مرا برده است و این آزاده ی سرافراز به خاطر همین جراحات بعد از مدتی به شهادت نائل می گردد .

وی در دقیقه 30 از سخنرانی خود یادآور شد : شهید عارف حجازی راد در حالی که آن زمان کثالتی داشت با شفاعت امام حسین(ع) بهبودی خود را به دست آورد و همین جوان دین خود را ادا کرد و در راه امام حسین(ع)  در تاریخ 8 اسفند 1362 در شرق دجله و در عملیات خیبر  به شهادت رسید .

حاج ناصر پیوست بعد از سخنان 45 دقیقه ای سرهنگ پاسدار علی ظهیری ضمن قدردانی از ایشان که با احساس عملیات خیبر و رشادت های شهید والامقام عارف حجازی راد را بازگو نمود  اظهار داشت : هماهنگی اکثر سخنرانان ما توسط همین  سرهنگ ظهیری است و همیشه از الطاف و راهنمایی های ایشان بهره برده ایم و اضافه کنم که خانواده ی شهید محمد حیوری از برگزار کنندگان جلسه ی قبلی که در منزل پدری این شهید  به مرحله ی اجرا درآمد از من خواست که مراتب سپاس ایشان را اعلام نمایم .

وی افزود : قبلا گروهی تحت عنوان یا ضامن آهو در مشهد مقدس داشتیم که هر هفته برای شهدای شوش صلوات می فرستاند و آمار صلوات ها را از طریق فضای مجازی به ما اعلام می کردند اما این روزها خبری از آن گروه نیست و ارتباطش با ما قطع شده است ولی خداوند را شاکرم دلتنگی ما برای امام رئوف حضرت امام رضا(ع) از این جلسه اصلا گرفته نمی شد و هر هفته که صلوات نمی فرذستادند یکی از اعضای جلسه در مشهد مقدس حضور داشته و زیارت نیابتی و به نیت شهید انجام می دادند ؛ یک سری پاسدار سید محسن فاضلی خانواده ی معظم شهدا را به مشهد برده بودند  ـ یک سری حاج آقا حیدر نیا رفته بودند ـ یک سری حاج آقا موسوی که آن موقع مسئول عقیدتی نیروی انتظامی بودند ـ یک سری حاج فرهان شریفی ـ یک سری سروان پاسدار باقر کعب از جوار حضرت زینب کبری(س) و امشب هم همین پاسدار اسلام در جمع ما حضور دارند .

وی در ادامه به تعداد صلوات های صد و بیست هشتمین جلسه ی شهد صلوات اشاره کرد و گفت : از کشورهای روسیه ، ارمنستان و از استان های ایران و همچنین این جلسه جهت شادی روح شهید عارف حجازی راد در مجموع 1445995 صلوات  قرائت شده است .

شایان ذکر است صد و بیست و نهمین آیین شهد صلوات روز یکشنبه   در منزل  جمیل چنانی به نیت « شهید عبدالحسین چنانی » از شهدای ارتش واقع در  روستای عمله سیف (روستای شهید دانش) ـ خیابان امام حسین(ع) ـ خیابان فرهنگیان ـ کوچه مولوی با سخنرانی سرهنگ حسین حسینی ، مسئول گزینش  تیپ زرهی ارتش  از شیراز   برگزار می شود .